عزیزم تو را به اندازه ی تمام سلول های بدنم دوستت دارم.قربانت آبزی
برای دیدن تو ثانیه ها رو میشمورم.قربانت عزراییل
زندگی عشق است.عشق افسانه نیست.آنکه عشق را آفرید دیوانه نیست.عشق آن است که بیادش داشته باشی.
شبی پرسیدمش با بیقراری که غیر از من کسی را دوست داری نگاهش از خجالت بر من افتاد میان اشکهایش گفت:آری.
میدونی فرق تو با عزراییل چیه؟ من عزراییلو میبینمو میمیرم تو رو نبینم میمیرم
بینفر میگن موافقی بچت بره دانشگاه؟میگه: آره بشرطی که بدرسش صدمه نخوره
غضنفر برا اینکه خوشتیپ بشه عینک دودی میزنه و خفه میشه